آزمون‌های درک نحو در پاسخ به ضرورت سنجش‌های تشخیصی خاصتر که بتواند با دقت بیشتری زمینه‌های ضعف زبانی را در کودکانی شناسایی کند طراحی شد. سنجش‌هایی چون RDLS مشخص نمی‌کند چرا کودک در زمینه‌های بخصوصی مشکل دارد. زمینه‌های خاص ضعف نحوی، مانند ناتوانی در درک و تولید جمله‌های غیر مستقیم، از بعد نظری، در قیاس با عملکرد کودکان خردسال بهنجار، با آسیب‌های زبانی خاص در ارتباط است. ابزاری که در حال حاضر بطور گسترده‌ای برای سنجش دستور استفاده می‌شود TROG یا آزمون دریافت دستور (بیشاپ، ۱۹۸۳) است. این آزمون گستره‌ای از ساختارهای دستوری و صرفی را در بر می‌گیرد که آزمونی در پاسخ به محرکی گفتاری، از میان چند تصویر ارائه شده، کلمه موردنظر را تشخیص می‌دهد. ویگ در مورد سنجش زبان در محدوده مدل پردازش شناختی مطالب زیادی نگاشته است و سنجش تجدیدنظر شده او یعنی ارزشیابی بالینی مبانی زبان برخی از زمینه‌های نحوی را در بر می‌گیرد.
 
روایت بریتانیایی این سنجش (سمل Semel، ویگ Wig ، وسکورد Secord، ۱۹۸۷) براستی مجموعه بالینی قابل استفاده و مفیدی است. نکته مهم این که در حال حاضر که نیاز اقلیت‌های قومی بریتانیا به رسمیت شناخته شده، چند آزمون انگلیسی به دیگر زبان‌ها نیز تهیه شده است. برای مثال آزمون درک جمله (ولدال Wheldal ، میتلر Mitler ، و هابز بام Hobsbaum، ۱۹۸۷) اکنون به زبان پنجابی نیز در دسترس است.
 

تولید زبان

اکنون بازگردیم به بحث تولید زبان. تردیدی نیست چون تولید زبان رفتاری قابل مشاهده است، در مقایسه با درک، این مورد با سردرگمی و آشفتگی کمتری همراه است. روش‌های سنجش از آزمون‌های استاندارد (برای مثال آزمون تصویر فعال رن فرو ۱۹۸۸ در حکم آزمون غربالی دستور و محتوی مدت‌هاست مقبولیت یافته است) مایه گرفته و بتدریج تکامل یافته و به شیوه تهیه نیمرخ منجر شده است. در حال حاضر این آزمون بیشتر از دیگر شیوه‌ها مورد توجه و استفاده است. تهیه نیمرخ بدین صورت است که نمونه‌های زبانی کودک که از مشاهده وی در حال استفاده زبان در شرایط عادی یا از طریق روش‌های فراخوانی گردآوری شده است، آوانگاری می‌شود. با افزایش استفاده از نیمرخ زبانی، دیدگاه‌های کنونی از این که نتایج بدست آمده از سنجش را معادل سن زبانی کودک بداند فاصله گرفته است و بجای آن، نتایج آزمون‌ها را نمایانگر مرحله‌های بخصوصی در تولید زبان می‌داند. مقاله کریستال Crystal، فلچر Fletcher و گارمن Garman) ۱۹۷۶) از این مرحله‌ها، هفت نمونه را در رشد نحو بر می‌شمارد. نسخه اصلی پیشنهادی آنان درباره این هفت مرحله در سال ۱۹۸۲ در بعضی جنبه‌ها تعدیل شده است.
 
وابستگی متقابل سطوح مختلف زبانی بصورتی ضمنی در نیمرخ‌های تهیه شده توسط برخی پژوهشگران دیده می‌شود. از جمله این نیمرخ‌ها مقیاس‌های رشدی زبان بریستول است. کریستال (۱۹۸۷) نیز اخیرا بر اهمیت این نکته تاکید کرده است. وی می‌گوید زبان باید در چارچوبی تعاملی مورد توجه قرار گیرد، وی همچنین معتقد است اگر بخواهیم جنبه‌ای از زبان مانند نحو را جدای از دیگر جنبه‌ها در نظر بگیریم با مشکلات مختلف روبرو خواهیم شد. از جمله روش‌های تحلیل کلی زبان در این مورد، وی از میانگین طول پاره گفتار MLU (براون، ۱۹۷۳) استفاده می‌کند. برای این کار، او در مورد هر گروه طنین صدا، میانگین تعداد کلمات یا واژه‌ها را می‌شمارد و سپس میانگین را برای صد نمونه از چنین گفتارهایی محاسبه می‌کند. سپس رقم به دست آمده به مرحله‌ای از سن رشد که از قبل پیش بینی شده، نسبت داده می‌شود. چنین اقدامی هنوز در پژوهش‌ها و مطالعه‌ها بطور معمول دیده می‌شود، اما در روایی آن تردید وجود دارد. طول پاره گفتار، اطلاعات زیادی درباره ساختار گفتار به ما نمی‌دهد. بنابراین به منزله پیش در آمد درمان، فایده بخصوصی نخواهد داشت. طول بسیار کوتاه پاره گفتار می‌تواند به دلایل دیگری بجز کاستی زبانی باشد. برای مثال، ممکن است کودک مبتلا به گفتار فلجی به علت محدودیت تنفس گروه‌های طنین را کوتاه و بریده تولید کند. میلر در ۱۹۸۷ دریافت که راهکار مقایسه طول پاره گفتار در صورتی که بر تغییرات رشدی متمرکز باشد بر چگونگی توصیف ناتوانی زیانی تأثیر می‌گذارد و آن را محدود می‌کند.
 
جرمن German در این زمینه پژوهش‌هایی انجام داده است. توافقنامه پیشنهادی او برنامگذاری اشکال هندسی، رنگ‌ها، و غیره متمرکز است و برای کودکان ۵ تا ۱۰ ساله تهیه شده است. مبنی شیوه‌های سنجشی او توافقنامه‌ای است که توسط ویگ وسمل تنظیم شده و سپس با تغییراتی در آزمون سنجش ارزشیابی بالینی مبانی زبان گنجانده شده است. لازم به ذکر است که در آزمون‌های مشابه توافقنامه جرمن باید فرایندهای تشخیص و بازیابی کلمه از یکدیگر تفکیک شود چرا که ممکن است مشکل به یکی از این دو مربوط شود و نه هر دو. آزمون توانش زبان TLC (ویگ و سکورد، ۱۹۸۰) به این مسأله توجه دارد و آن را در محدوده‌های سنی بین ۱۸-۵ از یکدیگر تفکیک می‌کند. با این حال سنایدر Synder و گادلی Godley) ۱۹۹۲) میگویند اغلب اوقات راهکارهایی که کودکان برای غلبه بر مشکل خود به کار می‌گیرند، مانند سکوت، درازگویی، ابراز کلمات دیگر بجای کلمه مورد نظر، از بعد ارتباطی به اندازه خود مشکل قابل توجه و بررسی است. تنها تحلیل دقیق گفتمان یا مکالمه کودک این ظرافت‌ها را آشکار خواهد کرد.
 

ویژگی‌های زبر زنجیری (آهنگ گفتار)

جالب است بدانیم میلر در طبقه‌بندی پیشنهادی خود در مورد اندازه گیری زبان، بسیاری ویژگی‌های آهنگ گفتار را اضافه می‌کند. بسیاری مواقع شیوه‌های سنجش یا از این ویژگی‌ها غفلت می‌کند یا اهمیت لازم را به آن نمیدهند و تنها بصورتی گذرا به آن می‌پردازد. چنین برخوردی از نظر زبان شناختی شایسته نیست چرا که در سلسله مراتب رشد زبان بطور کلی پذیرفته شده است. ویژگی‌های زبر زنجیری در درک و تولید هر دو، بر تقطیع واج‌ها مقدم است. کریستال برای ویژگی‌های زیر زنجیری نیمرخی تهیه دیده است (PROP) که به منزله شاخص اقدام و مداخله درمانی بسیار ارزشمند است. این نیمرخ می‌خواهد که واحدهای طنین حدود ۱۰۰ پاره گفتار آوانگاری شود. این واحدها بر مبنای اصول "روش غربال برای ارزیابی و درمان زبان پریشی" تحلیل و به شبه جمله، عبارت، و واژه تفکیک می‌شود. بطور کلی PROP بر جنبه‌های سنتی ویژگی‌های زبر زنجیری توجه دارد. با این حال، لازم است ویژگی‌هایی چون سرعت، مکث، و تکیه تقابلی نیز سنجیده شود. چنین کاری بصورتی کیفی سنجیده می‌شود. اهمیت این مسأله، بویژه در مورد تحلیل اختلال واجی / نحوی روشن است.
 
لازم است تأکید کنیم بواسطه آن که پژوهش و مطالعه درباره رشد ویژگی‌های زیر زنجیری اندک است، بجز در مورد آهنگ کلام (برای مثال، مطالعه آلن و هاوکینز، ۱۹۷۸) توصیه می‌شود سن رشدی خاصی برای این ویژگی‌ها در نظر گرفته نشود. کریستال با اشاره به مطالعه شورای پژوهشی پزشکی که خود وی انجام داد، می‌گوید، این مطالعه ثابت کرد که مهمترین ویژگی متمایز کننده در ۳۰ نفر کودکان آسیب دیده زبانی مطالعه او، آسیب‌های زیر زنجیری بود.در سال‌های اخیر، ولز و لوکال با استفاده از روش تحلیل گفت و شنود، خواستار تهیه نیمرخی شدند که بر مبنای تولید زبانی کودک باشد و پیامد تعاملی ویژگی‌های زیر زنجیری فردی کودک را در نظر گیرد. مقاله جالب آنان در این مورد شواهد متعددی برای آغاز مرحله درمان به دست می‌دهد.
 
منبع: اختلال‌های رشد زبان (ویرایش دوّم)، کاترین آدمز، بتی بایرز براون و مارگات ادواردز، ترجمه: دکتر محمدتقی منشی طوسی، دانشگاه امام رضا (علیه السلام)، صص204-200، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1385